فصل دوم پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس
پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 38 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 36 |
پايان نامه ارشد روانشناسي درباره راهبرد هاي مقابله با استرس
در 36 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع راهبرد هاي مقابله با استرس
2-1 راهبردهاي مقابله با استرس
در اين بخش از فصل دوم به بررسي مفهوم استرس و جنبه هاي زيستي شناختي استرس و راهبردهاي مقابله با آن مي پردازيم.
2-1-1 استرس
استرس شرايطي است كه در نتيجه تعامل ميان فرد و محيط به وجود مي آيد و موجب ايجاد ناهماهنگي – چه واقعي و چه غير واقعي- ميان ملزومات يك موقعيت و منابع زيستي، رواني و اجتماعي فرد مي شود. در اينجا هر چهار جز را به طور مختصر توضيح مي دهيم(سارفينو، 1940؛ ترجمه احمدي ابهري و همكاران، 1387):
- استرس از توان زيستي، رواني و اجتماعي فرد، براي سازگاري با وقايع يا شرايط مشكل، مي كاهد. اين توان ها محدودند.
2. عبارت «ملزومات يك موقعيت» به مقدار منابعي كه براي تطابق با يك موقعيت استرس آور، مورد نياز است، گفته مي شود.
- زماني كه ميان ملزومات يك موقعيت و منابع فرد توازن برقرار نباشد، تضادي به وجود مي آيد.
- ما ملزومات، منابع و تضادها را در تعامل با محيط ارزيابي مي كنيم. عوامل بسيار بر اين تعامل اثر مي گذارد مانند تجربيات گذشته و جنبه هاي گوناگون موقعيت.
2-3-1 جنبه هاي زيستي، رواني و اجتماعي استرس
2-3-2-1 مولفه هاي زيست شناختي استرس
الف) پاسخ سمپاتيك / آدرنال و هيپوفيز / آدرنال
وقتي مردم با چالشي رو برو مي شوند، معمولا تلاش زيادي براي كنار آمدن با آن به خرج مي دهند. همچنين وقتي مردم كنترل از دستشان خارج مي شود، معمولا كوشش مي كنند تا دوباره كنترل را به دست گيرند. تحت اين شرايط، بدن يك پاسخ سمپاتيك /آدرنال مي دهد. دستگاه سمپاتيك به فرد اجازه مي دهد با فعال ساختن بدن خود به درخواست هاي آني محيطي پاسخ گويد: ضربان قلب بالا مي رود، فشار خون افزايش مي يابد و فرد هشيار تر مي شود و خلاصه، فرد انگيخته مي شود (فرانكن، 1939؛ ترجمه شمس اسفند آباد، محمودي، امامي پور،1384).
دستگاه سمپاتيك / آدرنال مسئول انگيختگي است و دستگاه هيپوفيز / آدرنال بيشتر مربوط به واكنش جنگ و گريز مي شود. در شرايط استرس پاسخ هاي سمپاتيك / آدرنال و هيپوفيز آدرنال همزمان رخ مي دهند. با وجود اين اين دو دستگاه در برخي از شرايط جداگانه عمل مي كنند. معمولا وقتي مي كوشيم با انجام دادن برخي از انواع رفتارهاي انطباقي بر استرس كنترل پيدا كنيم. وقتي سطح كنترل خود را به دست مي آوريم، سطح كورتيزل افت مي كند، در حالي كه سطح اپي نفرين بالا مي رود. كور تيزول شاخص عمل دستگاه هيپوفيز/آدرنال و اپي نفرين به عنوان شاخص فعاليت دستگاه سمپاتيك/آدرنال مي دانند (فرانكن، 1939؛ ترجمه شمس اسفند آباد و همكاران،1384).
أ) نشانگان عمومي انطباق[1]
مطالعه علمي استرس با پژوهشهاي سليه[2] آغاز شد كه اولين مقاله او در اين زمينه به سال(1936) منتشر گرديد. وي تغييرات فيزيولوژيائي و روانشناختي ناشي از تنيدگي را مورد توجه قرار داد. سليه در اين تئوري تـشريح كـرد كه چگونه تعادل حياتي از هم ميپاشد. وي واكنش در برابر استرس را در يك فرايند سه مرحله اي موسوم به نشانگان عمومي انطباق(GAS) خلاصه كرد(سارفينو، 1940؛ ترجمه احمدي ابهري و همكاران، 1387):
[1] General Adaptation Syndrome
[2] Selye, H