| بررسي رابطه بين هوش هيجاني و هوش معنوي با خودكارآمدي در بين دانشجويان دانشگاه پيام نور واحد اردبيل
پايان نامه كارشناسي بررسي رابطه بين هوش هيجاني و هوش معنوي با خودكارآمدي در بين دانشجويان دانشگاه پيام نور واحد اردبيل |
 |
| دسته بندي | روانشناسي و علوم تربيتي |
| فرمت فايل | doc |
| حجم فايل | 161 كيلو بايت |
| تعداد صفحات فايل | 95 |
پايان نامه كارشناسي بررسي رابطه بين هوش هيجاني و هوش معنوي با خودكارآمدي در بين دانشجويان دانشگاه پيام نور واحد اردبيل
مقدمه
فصل دوم اين تحقيق به پيشينه و مباحث نظري و نيز پژوهش هاي انجام يافته اختصاص داده شده و به سه بخش اساسي تقسيم گرديده است، ابتدا بحث درباره پديده خود و ديدگاه هاي متفاوت درباره آن پرداخته شده، سپس به تعريف خودكارآمدي ويژگي ها و ريشه ها و ارتباط آن با هوش معنوي و هوش هيجاني متغيرهاي ديگر پرداخته شده است.
سپس در مورد هوش هيجاني و هوش معنوي و نظريات و ديدگاه هايي كه در اين مورد مطرح است پرداخته شده و در پايان فصل به مرور پژوهشهاي پيشين به طور جداگانه در دو قسمت تحقيقات انجام شده در خارج از كشور و تحقيقات انجام شده در ايران و در نهايت به جمع بندي اهتمام گرديده است.
هوش معنوي
هوش معنوي چيست؟
زماني بهره هوشي فرد به عنوان تعيين‌كننده اصلي موفقيت محسوب مي‌شد اما با اين وجود روان‌شناسان مشخص كرده‌اند كه روش دانستن ديگري هم وجود دارد كه به هوش عاطفي ترجمه شده و ممكن است تفاوت حتي بزرگ‌تري در موفقيت حرفه‌اي و شخصي فرد ايجاد كند.
دكتر دانيل گلمن در كتاب خويش كه معادل هوش احساسي است، پنج جزو آن را برشمرده است: خودآگاهي، نوع‌دوستي، انگيزش فردي، همدردي و توانايي دوست داشتن و مورد علاقه بودن از سوي دوستان، والدين و اعضاي خانواده. افرادي كه از هوش بالاي عاطفي برخوردارند؛ كساني هستند كه واقعا در كار خود موفق بوده و ارتباط صادقانه و صميمانه‌اي برقرار مي‌كند.
هوش احساسي در زمان تولد، ثابت نبوده و مفاهيم آن در طول دوران تحصيل ابتدايي و راهنمايي قابل آموختن است. حتي شركت‌ها در حال استخدام مشاوريني براي افزايش هوش احساسي كاركنان خود هستند زيرا نشان داده شده كه اين امر مستقيما كار تيمي، اعتماد و اتكاي كاركنان به كار و نيز قدرت توليد آنها را تحت تاثير قرار مي‌دهد. محققان اشاره دارند كه احساسات و عواطف مي‌توانند به ما كمك كنند تا عشق و محبت و ارتباطات معنوي خود را شكل بخشيده و اگر مانع آنها نشويم و به موقع آن را كنترل نكنيم، مي‌توانند دشمن ما شده و ما را همچون ديكتاتور‌هاي بزرگ، خوار و ذليل گردانند. ما با گوش دادن به پيام‌هاي بدن‌مان مي‌توانيم هوش احساسي و منطقي‌مان را همزمان در زندگي‌هاي رومزه‌مان لحاظ كنيم.
