فصل دوم پايان نامه ارشد درباره وابستگي به مواد
فصل دوم پايان ارشد درباره وابستگي به مواد |
![]() |
دسته بندي | مباني و پيشينه نظري |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 26 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 30 |
فصل دوم پايان نامه ارشد درباره وابستگي به مواد
در 30 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
نوع فايل: WORD و قابل ويرايش با فرمت doc
قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه
چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع وابستگي به مواد
مفهوم وابستگي به مواد (اعتياد)
اعتياد به مواد مخدر به عنوان يك اختلال روانپزشكي به ابعاد زيستشناختي روانشناختي اجتماعي و معنوي يكي از مشكلات عصر حاضر است اعتياد[1] معمولاً به مجموعه وابستگي فيزيكي و رواني اطلاق ميشود ولي در مجموع مفهومي مبهم دارد(بلوم[2] ،1984 (اعتياد عبارتست از وابستگي به موادي كه تكرار مصرف آن با كميت محض و در زمانهاي معين از نظر مصرف كننده ضروري بود و داراي ويژگيهاي زير است:
ايجاد وابستگي جسماني فيزيولوژيكي
ايجاد وابستگي فكري روانشناختي
پيدايش پديده تحمل[3] در بدن نسبت به مواد مصرفي
به دست آوردن ماده مورد نياز به هر شكل و طريق ممكن
تأثير مخرب بر مصرف كننده خانواده و اجتماع
سازمان بهداشت جهاني[4] الگوي خود را در تدوين مفاهيم ((نشانگان وابستگي))قرار داده است كه به تدريج جايگزين اصطلاح اعتياد شده است در سال ٬1964 سازمان بهداشت جهاني به اين نتيجه رسيد كه اعتياد ديگر اصطلاح علمي نيست و و اصطلاح ((وابستگي به مواد[5])) را جايگزين آن كرد عليرغم پيشنهاد اصطلاح وابستگي دارويي كلمه اعتياد هنوز هم در بين مردم رايج است .
در DSM-IV، كه يك نظام پنج محوري است در محور اول سوءمصرف و بوابستگي به مواد و علائم باليني آنها توضيح داده ميشود به علاوه 11 دسته از مواد روان گردان سوءمصرف و وابستگي به همراه دارند كه عبارتند از:
الكل، مواد حشيش، كوكائين، داروهاي توهم زا، مواد استنشاقي ، نيكوتين، كافئين ،آمفتامين ها ،فن سيكليدين، داروهاي آرامشبخش، خواب آور و نيز ضد اضطراب ها.
در جديدترين تعريف وابستگي به مواد انجمن روانپزشكي آمريكا و معتقد است كه وابستگي به مواد به مجموعهاي از علايم شناختي، رفتاري، روانشناختي و فيزيولوژيكي گفته ميشود كه براساس آن فرد عليرغم وجود اختلالات وابسته به مواد همچنان به مصرف آن ادامه ميدهد و معمولاً منجر به بروز پديده تحمل ،محروميت و الگوي رفتار مصرف اجباري در شخص ميشود.
طبق DSM-IV-TR مصرف يك ماده زماني سوء مصرف قلمداد ميشود كه :
مصرف مواد دست كم براي مدتي يك ماه دوام داشته باشد
موجب بروز مشكلات اجتماعي شغلي روانشناختي يا جسماني فرد شود
بهطوركلي تأثيرات گوناگون ناشي از وابستگي به مواد عبارتند از :
الف )احساس اجباري و غيرقابل كنترل بودن براي مصرف مواد
ب) تلاش و تمايل شخص به مصرف مواد
ج) الگوي نسبتاً پايدار براي مصرف مواد
د)بروز علائم سازگاري يا انطباق عصبي كه شامل نشانههايي چون پديده تحمل و ترك ميباشد
هـ) اهميت و غلبه ي رفتار مصرف دارو نسبت به بقيه رفتارهاي شخص كه زماني بيشتر در اولويت بوده و گرايش به بازگشت به سوي مصرف مواد پس از يك دوره پرهيز.
بر اساس تعاريف بالا عليرغم آنكه پديده هاي تحمل و محروميت دو ملاك باارزش در تشخيص وابستگي به مواد ميباشند اما وجود چنين پديدههايي براي تشخيص كافي و لازم نميباشد به واقع براي تشخيص صحيحتر بايد به الگوي مصرف اجباري به عنوان سومين ملاك توجه كرد.
[1] Addication
[2] blum
[3] Tolerence
[4] World bealth organization
[5] Drug dependence